پرامپت‌نویسی (Prompt Writing) یعنی هنر و مهارت نوشتن دستورها یا ورودی‌هایی که به یک هوش مصنوعی داده میشه تا خروجی دقیق، کاربردی و نزدیک به نیاز شما تولید بشه. 📌
در واقع پرامپت مثل "کلید"یه که درِ درست رو باز می‌کنه.
انواع پرامپت‌نویسی رو میشه از چند زاویه دسته‌بندی کرد:
۱. از نظر هدف
پرامپت توصیفی (Descriptive Prompt)
تمرکز روی توضیح جزئیات برای گرفتن خروجی دقیق.
مثال: «یک مقاله ۵۰۰ کلمه‌ای در مورد تاثیر هوش مصنوعی در آموزش، با زبان ساده و مثال‌های واقعی بنویس.»
پرامپت دستوری (Directive Prompt)
کاملاً مستقیم و دستوری هست.
مثال: «۵ شعار تبلیغاتی کوتاه و جذاب برای یک کافی‌شاپ بنویس.»
پرامپت پرسشی (Interrogative Prompt)
به شکل سؤال طراحی میشه.
مثال: «فرق آموزش سنتی و آموزش معکوس چیه؟»
پرامپت خلاقانه (Creative Prompt)
برای داستان‌نویسی، ایده‌پردازی، طراحی بازی و غیره.
مثال: «یک داستان کوتاه درباره خرگوشی بنویس که می‌خواد فضانورد بشه.»
۲. از نظر ساختار
پرامپت باز (Open-ended)
خروجی گسترده و متنوع تولید می‌کنه.
مثال: «درباره آینده آموزش توضیح بده.»
پرامپت بسته (Closed-ended)
جواب محدود و مشخص می‌گیره.
مثال: «۳ مزیت آموزش آنلاین رو نام ببر.»
پرامپت چندمرحله‌ای (Chain Prompting)
خروجی مرحله به مرحله شکل می‌گیره.
مثال:
«اول ۱۰ ایده بده.»
«حالا از بینشون بهترین رو انتخاب کن.»
«اون ایده رو در قالب یک طرح تجاری گسترش بده.»
پرامپت نقش‌محور (Role-based Prompting)
شما به مدل نقش می‌دید.
مثال: «فرض کن یک مشاور آموزشی هستی، به من بگو چطور دانش‌آموزان رو برای امتحان آماده کنم.»
۳. از نظر سطح جزئیات
پرامپت ساده (Simple Prompt)
کوتاه و کلی.
مثال: «یه متن درباره محیط‌زیست بنویس.»
پرامپت پیشرفته (Advanced Prompt)
شامل دستور دقیق، قالب، لحن، طول متن و …
مثال: «یک مقاله ۱۰۰۰ کلمه‌ای درباره انرژی خورشیدی بنویس، با مقدمه، سه بخش اصلی، و نتیجه‌گیری. لحن رسمی و علمی باشه، و آمارهای جهانی هم اضافه کن.»
۴. از نظر روش تعامل با مدل
پرامپت تکراری (Iterative Prompting)
شما پرامپت رو بارها اصلاح و بهتر می‌کنید.
مثال: دفعه اول: «یه متن درباره ورزش.» → دفعه دوم: «۵ پاراگراف درباره فواید دویدن صبحگاهی، لحن دوستانه.»
پرامپت زنجیره تفکر (Chain-of-Thought Prompting)
مدل رو مجبور می‌کنید مرحله به مرحله فکر کنه.
مثال: «برای حل این مسئله ریاضی اول فرمول رو توضیح بده، بعد حل کن، بعد جواب نهایی بده.»
پرامپت چند نمونه‌ای (Few-shot Prompting)
چند مثال می‌دید تا مدل الگو بگیره.
مثال:
«مثال ۱: ورودی: گربه – خروجی: Cat
مثال ۲: ورودی: سگ – خروجی: Dog
حالا ورودی: خرگوش – خروجی: …»
پرامپت صفرنمونه‌ای (Zero-shot Prompting)
بدون مثال فقط دستور می‌دید.
مثال: «کلمه ‘مدرسه’ رو به انگلیسی ترجمه کن.»