وبلاگ شخصی کارکنان آموزشی

توجه: شما هم می توانید با ورود به سیستم و ثبت نظرات خود،باعث دلگرمی ما شوید...
سمیرا امینی نژاد آموزگار پایه اول جمعه 1403/03/04، ساعت 3:44

سنگ وخاک وگیاه رابطه هایی دارند نگو ونپرس 

سنگ ها خاک را پدید می آورند وگیاهان نیز درون خاک معنا ووجود پیدا می کنند. 

بنظرم هر کدام دو وجه دارند نیمه ی تاریک ونیمه ی روشن 

در ذهن خود نیمه ی تاریکشان را تصور کنید نیمه ی روشن شان زود متصور خواهد شد...... 

 

سمیرا امینی نژاد آموزگار پایه اول جمعه 1403/03/04، ساعت 3:36

جهان را با چه چیزی میتوان حساب کرد؟ 

اصلا جهان قابل اندازه گیریست؟ 

هر گاه به کودک دوساله ام میگفتم مرا چقدر دوست داری به نشانه ی کثرت عدد ۲را نشان می داد در ذهن او دنیا به اندازه ی دو انگشتش بزرگ بود. بعدها دنیا را ۱٠تا میدید ومطمنم بزرگ که شود دنیا را جور دیگری اندازه میگیرد. 

بزرگی دنیا به اندازه ی وسعت دید هر کس است. 

اعداد هم برای خودشان عالمی ساخته اند هر چه بزرگتر می شوند با ارزش تر هستند. 

اما باید برای اعداد هم کلاس درس بگذاریم وبه آن ها بگوییم که بعضی از شماها مانند رمز می مانید بعضی تان ارزشمندی به ارمغان دارید وبعضی دیگرتان درست است که بی ارزش مینمایید ولی در کنار دیگری چیزی عجیب میشوید. 

ای عددها چقدر ما با شما کار دارم..... 

سمیرا امینی نژاد آموزگار پایه اول جمعه 1403/03/04، ساعت 3:21

دنیا در کل گرمادارد. اصلا سرما در کار دنیا نیست. 

شاید هر چیز چون به اندازه ی کافی گرم نمیشود بنظر ما سرد جلوه میکند. 

آدمک های برفی یخ زده با خلاقیت زیبایشان را به حیاط بردیم نمیدانستند چرا آدمک برفی یخ زده درست کردند. شاید تا آن روز درباره ی گرما جز وجود خورشید چیزی نمیدانستند. دنیای سرد وگرم را به دودسته تقسیم کردیم یک عده آدم برفی هایشان را در دنیای گرم زیر نور آفتاب گذاشتند وعده ی دیگر در دنیای سایه ها که همان دنیای به اندازه کافی گرم نبود قرار دادند. خودشان بلند میگفتند خانم آدمک های دنیای گرم زود آب شدند وآن آدمک های دنیای سایه ها  انگار اصلا آب نمی شوند. 

براستی میتوان دنیای واقعی را به این تمثیل تشبیه کرد؟ 

سایه ها احساساتمان را پخته وگرم نمی کنند ولی گرما ونور احساساتمان را پخته می کنند واز ما چیزهای نو می سازند. دنیای عجیبیست! 

آن روز کلاس علوم ما پر بود از یافته هایی از گرما ورنگ ها رنگ های تیره ای که نور را جذب نمیکردند ورنگ های روشنی که به سرعت نور را می بلعیدند. 

بچه ها در سطح خود آنچه را که از درس بود فهمیدند اما ما چه چیز را در لایه های عمیق خود دریافت خواهیم کرد...... 

سمیرا امینی نژاد آموزگار پایه اول جمعه 1403/03/04، ساعت 3:4

بچه ها لطفا  صبور باشید! 

خانم کی این چیزها را بهمان می دهید؟ 

عجله نکنید قرار است دوستانتان امروز با کلی داستان از شهرک الفبا وبا کلی تشریفات نشانه ها را به کلاس بیاورند. 

خانم نمیشود اول این ها را به ما بدهید بعد نشانه ها بیایند؟ 

نه! چونکه شما دیگر مشغول این خوراکی ووسایل شده ونشانه ها ناراحت می شوند بخاطر اینکه دیگر به آن ها توجه نمی کنید. 

نشانه ها در کلاس ما فقط شکل وصدا ندارند آن ها با خود طعم ومزه ورنگ ولعاب وخنده وتعجب دارند، 

اصلا هر کدام چه دنیای عجیبی گذراندند وبه کلاس ما آمدند وبا خود صبر را به ما فهماندند. 

تازه بعد از اینکه ما آن ها را شناختیم چقدر به آن ها بها دادیم چه جاهایی رفتند وچه مکان هایی را گرفتند همه چیز را به تسخیر گرفتند تا با ذهن زیبای ما رشد کنند. 

در آخر کلاس ما پر شد از این همه رنگ وداستان وخنده وشعر و آن روز طعم هر نشانه را با دنیایش با تمام جان چشیدیم. 

این بود داستان شهرک الفبای خوش مزه ی کلاس قلب ها واندیشه ها

نوش جانتان